زیارتگاه شیخ محمد سلطان گردفرامرز شاهدیه

     ـ  در معرفی شیخ تقی الدّین دادا محمّد ، پدر شیخ محمد سلطان                                                                                 

وی از جمله معروف‌ترین عارفان قرن هفتم و اوایل‌ قرن هشتم یزد بود. محل تولّد او آندایان( قریه ای نزدیک اصفهان ) بود. در وجه تسمیه ی دادا محمّد  نوشته‌اند که وی ابتدا شغل غلّه پاک‌کنی (بارپازی) داشت و هرچه از این راه به دست می‌آورد ، با فقرا قسمت می‌نمود و صائم الدهر (همیشه روزه دار) و قائم اللیل (شب زنده د ار) بود. روزی در صحرا ، صاحب خرمنی‌ مزد شیخ را کنار گذاشته و بقیه ی محصول را به خانه برده بود ، در این هنگام شخصی علوی‌ در رسید و چون چیزی نیافت ، ناراحت شد ، تقی الدّین از  وی علّت نگرانی اش را جویا شد ، جواب داد که هرسال صاحب خرمن ، مقداری از محصول خود را به من می‌داد ، امّا اکنون دیر آمدم و نمی‌دانم جواب زن و فرزندم را چه بگویم؟  شیخ دادا گفت که سهم تو را به من داده است تا  به تو مسترد نمایم و تمام مزد خویش را به خانه ی علوی برد.  شب چون‌ در خواب شد حضرت محمّد (ص) را در خواب بدید که او را به خود خواندی و دست مبارک‌ بر سر او نهادی و گفتی : « ای محمّد ، چونی از رنج فرزند من ؟! ... چون تو این مرحمت در حق‌ فرزند من نمودی ما نیز آن چه می‌جستی از درجه ی ولایت به تو دادیم و تو را « دادا محمّد » نام‌ کردیم و همیشه اغنیا و مساکین بر سفره ی داد ِ تو روزی خورند و هرگز برکت از خاندان تو کم نگردد.»

شیخ تقی الدّین بنا به نوشته ی مورّخان یزد ، جهت ارشاد خلایق به این شهر آمد. احتمال می‌رود که نا امنی اصفهان در آن‌ زمان باعث هجرت شیخ دادا  شده باشد. شیخ ابتدا در اردکان مستقر شد.کار شیخ در آن جا رونق گرفت و جمعی نزد او دست ارادت گشودند و در حلقه ی درس و بحث او جمع‌ شدند. تجمّع افراد و آوازه ی او موجب حسادت علمای حکومتی شد و او را به پای میز محاکمه کشاندند. مولانا شهاب الدّین مسعود ، قاضی القضات یزد ، مأمور رسیدگی‌ به اتّهامات او گردید ، امّا خود جزو مریدان خاص حضرت شیخ شد و ترک قضا گفت.

افراد این سلسله مورد احترام سلاطین آل مظفر و دارای موقوفات مفصّل و معتبر بوده اند که تا اواخر عصر صفویه به عنوان موقوفات مشایخ داداییه شهرت داشته است.

 

     ـ  در معرفی شیخ محمد سلطان

شیخ محمد سلطان فرزند شیخ تقی الدین دادا محمد  می باشد که پدر ایشان همان گونه که در بالا ذکر شد از بزرگان و مشاهیر و مورد اعتماد مردم عصر خود بود و اکنون    مقبره ی شیخ تقی الدین دادا ، پدر شیخ محمد سلطان در محله ی « شیخـداد » یزد محل زیارت بسیاری از مردم و علاقمندان آن حضرت است که با واسطه قرار دادن آن بزرگوار ، کسب فیض کرده و حاجات خود را از خدای متعال طلب می نمایند .

شیخ دادا چهارفرزند پسر به نام های : سلطان نجم الدین محمود ، سلطان زین الدین علی ( که جانشین پدر شد) ، سلطان فخرالدین حسن(که در بندرآباد بخش رستاق در مجموعه ای به نام سلطانیه مدفون می باشند که همگی دارای سنگ قبر بوده و بر روی آن ها آیه الکرسی ـ لااله الا الله ـ محمد رسول الله و ... به خط کوفی نوشته شده است) و سلطان محمد ( آخرین خلیفه ی شیخ دادا ، معروف به شیخ محمدسلطان) است  که طرف ارادت آل مظفر بوده و زن و مرد ایشان به او ارادت می ورزیده اند و او را متولی اوقاف خود قرارداده بودند . این شیخ بزرگوار ، مراحل هفت گانه ی  عرفان اسلامی را  تا مرحله ی ششم که   « سلطان » می باشد ، طیِّ طریق نموده بود و  سلاطین آل مظفر غاشیه ی مبارکش بر دوش و حلقه ی ارادتش در گوش داشتند (مطیع و فرمانبردار او بودند) . وی به دلجویی و رسیدگی به احوال ناتوانان ، مستمندان و درماندگان                 می پرداخت و  فردی بزرگ و با عزّت و دارای کرامت و مورد اعتماد مردم عصر خود و متصدّی تمام وقفیات اهالی بود . در طول تاریخ ، اکابر و بزرگان و اهالی و مراجعین محترم بارها از او کرامات دیده اند و بسیاری از آنان حاجات شرعی خود را با واسطه قرار دادن او کسب نموده و  به ملازمت او افتخار و مباهات می نمودند.

... و سرانجام در سال 750 هجری به حسب تقدیر مفتح الابواب جناب ولایت مآب ، شیخ محمدسلطان را عارضه ای دست داد که اطبا از معالجه و مداوای آن عاجز ماندند و روح شریف آن زاهد و عارف بزرگوار،  از تنگنای قفس قالب به فضای عالم ارواح طیران نمود و به دیدار حق نایل گشت و بعد از رحلت ایشان پیکر پاکش در گردفرامرز یزد مدفون شد و از دیرباز تا کنون مردم این محل اعتقاد عمیقی به او داشته و حاجات خود را به واسطه ی ایشان از خدا طلب می کنند.

در  قدیم مقبره ی این بزرگوار دارای سنگ قبر مهمی بوده که به سرقت رفته است.  اکنون آرامگاه شیخ محمد سلطان  در شهـرشاهدیه ( گـردفـرامـرز ) و در مجاورت     جاده ی کنارگذر یزد  واقع شده که این امر باعث رونق و آبادانی بیشتر برای زیارتگاهش شده و این مکان  را  به صورت زیارتگاه مهمی درآورده است .

در پایان نکته ی قابل ذکر این است که   به خاطر لقب « سـلـطـان» که شیخ مذکور داشته است ، نام خانوادگی اکثریت اهالی گردفرامرز « سلطـانی »    می باشد .

 

  « به نقل از کتاب جامع مفیدی ، تاریخ یزد ، یادگارهای یزد و کتب معتبر دیگر»